loading...
دانلود درس فلسفه و اسفار و نهایه الحکمه مصباح یزدی
محمد بازدید : 208 یکشنبه 08 فروردین 1395 نظرات (0)

دانلود فایل صوتی درس اسفار آیت الله مصباح یزدی

ایت الله مصباح یزدی در دوران جوانی، با ذوق و شوق فراوان گرم تحصیل بود كه بار دیگر شیخ احمد آخوندى كه اول بار انفاس قدسى اش او را دلباخته معارف قرآن و عترت(علیهم السلام) ساخته بود، به میهمانى شان آمد. شیخ با مشاهده آن همه علاقه و پیشرفت، وى را تشویق كرد كه براى ادامه و تكمیل تحصیلات به نجف اشرف هجرت كند و خانواده را نیز ترغیب نمود تا براى حمایت از او به نجف مهاجرت كنند و مقیم آن دیار شوند.

به این ترتیب پدر و مادر كه دلبسته فرزند بودند، تصمیم گرفتند خانه و وسایل كارشان را بفروشند و به نجف هجرت كنند. هرچند پیشنهاد اولیه محمدتقى این بود كه به او اجازه دهند به قم سفر كند و در آن حوزه ادامه تحصیل دهد; اما خانواده اصرار داشتند كه از همان ابتدا به نجف بروند. به هرحال مجاورت مرقد امیرمؤمنان(علیه السلام) و رونق فراوان حوزه نجف سبب شد كه آنان در این تصمیم جدى تر باشند و سرانجام به نجف هجرت كنند. از این رو، اواخر سال 1330 بود كه همگى راهى نجف شدند.

قرار بود طلبه جوان با خیال آسوده به درس و تحقیق بپردازد و پدر و مادر كار بافندگى خود را در آنجا از سر گیرند; اما پس از شش ماه كه به زحمت در آنجا ماندند، وضع كارى خانواده رونقى نگرفت و تلاش هاى فراوانِ پدر براى كسب درآمد كارگر نیفتاد، و در نهایت مجبور شدند به ایران مراجعت كنند. محمدتقى اصرار داشت كه دست كم اجازه دهند او براى مدتى به تنهایى در نجف بماند و وقتى وضع مالى شان در ایران سامان یافت نزد آنان بازگردد; اما والدین او و به خصوص مادر به هیچوجه رضایت نمى دادند. مرحوم آقا شیخ محمدعلى سرابى و مرحوم آقا سیدعلى فانى (علامه فانى) به منزل آنان آمدند و به پدر اصرار كردند كه بگذارید فرزندتان اینجا بماند. یكى از آنان گفت: «اگر شما پسرت را با این استعداد سرشار، از اینجا ببرى و نگذارى به تحصیل ادامه دهد، امام زمان(علیه السلام) از شما راضى نخواهند بود». اما پدر گفت: «من مى توانم تحمل كنم ولى مادرش نمى تواند، و آن قدر به او دلبستگى دارد كه جانش در فراق او به خطر مى افتد».

به هر روى، تقدیر نبود كه محمدتقى در نجف بماند و تقریباً پس از یك سال تحصیلى، اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد سال بعد همراه خانواده به تهران عزیمت كرد، و چون هنوز سر و سامانى نداشتند و از طرفى پایان سال تحصیلى فرا رسیده بود، محمدتقى تابستان آن سال را در تهران و با خانواده سپرى كرد.

اقامت در نجف، هرچند كوتاه بود، خاطرات بسیارى به یادگار گذاشت. گرمى بازار درس و بحث و حضور علماى بزرگى چون مرحوم حكیم، مرحوم شاهرودى، مرحوم سیدعبدالهادى شیرازى، مرحوم میرزا آقا استهباناتى كه آن روزها از علماى تراز اول بودند و امثال مرحوم خویى كه در رتبه بعد قرار داشتند، شكوه و جلال خاصى به حوزه نجف بخشیده بود.

او از همان آغاز مى كوشید ضمن احترام به همه بزرگان حوزه، به هیچ بیتى وابسته نشود. از همین روى، تمام مدتى كه در نجف بود به خانه هیچ یك از مراجع رفتوآمد نمى كرد; مگر در یكى از اعیاد كه به اتفاق استادش، آقاى فانى، براى عرض تبریك، چند دقیقه اى به خانه همسایه شان مرحوم آقاسیدجمال گلپایگانى رفتند. او این شیوه را در قم نیز ادامه داد، و با وجود ارادت و محبتى كه از بزرگان حوزه در دل داشت، جز براى درس گرفتن، یا شركت در مجالس سوگوارى اهل بیت(علیهم السلام) كه در منزل مرحوم آیت الله العظمى بروجردى برپا مى شد، به بیوت آنان رفتوآمد نمى كرد.

دانلود درس اسفار حوزه علمیه حضرت آیت الله مصباح یزدی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

نظرات برای این پست غیر فعال میباشد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 284
  • بازدید سال : 1,287
  • بازدید کلی : 17,204